خسته ام از روزگار از چهره ام معلوم نیست؟
خنده ام مصنوعی است،این واقعامعلوم نیست؟
آدمی شادم میان دیگران،اما چرا
اشک چشمانم ولی ازدیدشان معلوم نیست؟
شعرهاوجمله هاشیرین برآید ازدلم
این همه تلخی،چراشیرینی اش معلوم نیست؟
خسته ام ازگریه از نزدیک بودن های دور
التماس چشم هایم بازهم معلوم نیست؟
باشد..عادت میدهم دل راولی ای روزگار
رحم وانصافت کجا رفته؟چرامعلوم نیست؟
صبرکردم،صبرخواهم کردزین پس بازهم
این صبوری وتحمل تابه کی؟ معلوم نیست؟
تابه کی پنهان کنم این دردهارا؟ خسته ام
خسته ام از خستگی هایم خدا!معلوم نیست؟
"دردم ازیار است" آری حافظا..اماببین
من کجا؟ یارم کجا؟ درمان کجا؟ معلوم نیست!
فقط در زبان فارسیه که میشه ۱۹تا فعل رو بغل هم گفت:
↓
داشتم
میرفتم
دیدم
گرفته
نشسته
گفتم
بذار
بپرسم
ببینم
میاد
نمیاد
دیدم
میگه
نمیخوام
بیام
بذار
برم
بگیرم
بخوابم
یکی بخواد اینو به انگلیسی ترجمه کنه تسمه پاره میکنه
بـه سلامـتی اونایی که صـداشون آروممون میکنه، نگاهشون دیوونمون به سلامتی همه اونایی که قبلا بودن ،ولی دیگه نیستن،چون دیگه اونایی نیستن که قبلا بودن ... به سلامتی ردپاهای رو قلبمون... به سلامتی اونایی که برای رفتن اومده بودن ... به سلامتی اونایی که حرمت نون و نمک که هیچ!حرمت زخمایی که باهاشون خورده بودیم رو هم نگه نداشتن ... به سلامتی اونایی که دوست داشتیم مال ما بشن ولی جلو چشممون مال یکی دیگه شدن... به سلامتی اونایی که آرزو بودن ولی رویا شدن... به سلامتی همه اونایی که خوبی کردن، ولی بدی دیدن ... رفاقت کردن ولی نارفیقی دیدن ... راست گفتن ولی دروغ شنیدن ... واسه همه دست رفاقت دراز کردن ولی رو دست خوردن ... هیچ کس رو تنها نذاشتن ولی تنها موندن ..
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوانخــط خـــطــی هــای یــک پــســر روانــیو آدرس PESARE-RAVANI.LXB.IR لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.